ویلیام موریس، (1834-1869)
جنبش هنر و صنایعدستی
طنین فرود چَکشِ اندیشههای ویلیام موریس بر سِندان هنر، تنها بعد از درگذشت او، در سالهای پایانی قرن نوزدهم، موطِن خود را درنوردید و بهگوش جهان رسید. نوایی که تا امروز نیز اهل هنر و صنعت را مَسحورِ جادوی افسانهای خود میکند .گستردگی فعالیت او از طراحی و ساخت مبلمان و اثاثخانه تا طراحی و تولید دستی کاغذدیواری و شیشهنگاری را شامل میشود. ویلیام موریس، (١٨٣٤-١٨٩٦)، نویسنده، طراح، نقاش و صنعتگر، رهبر جنبش هنر و صنایع دستی.
ویلیام موریس بهشدت با تولید صنعتی انبوه مخالف بود. او با آلودن طبیعت که معلول گسترشِ صنعتیِ تولید کالا و سیطرهی کارخانهها بر محیط زیست است مخالفت میورزید. همچنین به باور او بین زندگی اجتماعی انسان و میل به آفرینش زیبایی و بهرهمندی از آن پیوندی ناگسستنی وجود دارد. موریس به تولید کالای صنعتی زیبا و مفید ایمان داشت. سادهانگارانه است اگر فکر کنیم، ویلیام موریس چیرگی حتمی تولید صنعتیِ کارخانهای و زوالِ صنایع دستی و ارزشهای تولید هنری کالا را در قرون آتی پیشبینی نکرده بود. برای فهم رویکرد عملی موریس نسبت به تولید کالای دستساز و زیبا میتوان از استعارهی مرگ قو کمک گرفت. در باورهای کهن میپنداشتند که قو تا زمان مرگش خاموش است و هنگام مرگ زیباترین و تنها آوازش را میخواند و این که قو پرندهای با قدرت سحرآمیزِ پیشگویی و مسحورکردن است. گویی ویلیام موریس با اقدامات خود خطر مرگ تولید زیبا و با کیفیت کالای دستساز را هشدار داده است.